تجربی, هفتم مسوولیت

دوشنبه 20 فروردین، زنگ اول

به نام خداوند بزرگ و مهربان. سلام دوستان. من امیرمحمد سعادتمند هستم و خیلی خیلی خوشحالم که شما مستند سازی بنده را میخوانید.

امروز، دوشنبه، زنگ اول استاد معتمدی(به جای استاد فیروزنیا)وارد کلاس شدند. استاد معتمدی اول از همه خود را معرفی کردند(چون که ما تا حالا با این استاد کلاسی نداشتیم). بعد از همه استاد فرمودند که ما ها کتاب را در بیاوریم تا درس جدید را شروع کنیم. خیلی از بچه ها چون استاد فیروزنیا گفته بودند بعد از عید آزمون میگیرمف سراغ آزمون را از استاد معتمدی میگرفتند…استاد هم در جواب به بچه ها گفتند که استاد فیروزنیا به من گفتند که فعلا به شما ها درس بدهم و هفته دیگر خودم آزمون را از بچه ها میگیرم. بچه ها به محض شنیدن این حرف خیلی خوشحالی کردند. استاد یکی از بچه ها را صدا زندند و گفتند که درس را شروع بکن. در حین اینکه یکی بچه ها داشت درس میخواند، استاد معتمدی روی تابلو چندین خط در مورد هضم غذا در معده نوشتند…بعد یکی از بچه ها را صدا زدند که بیاید پیششان. بعد گفتند که دندان هایت را نشان بده. وقتی کهه نشان داد، استاد همه دندان هارا به بچه ها یاد دادند و گفتند. بعد از آن هم زنگ تفریح خورد.

امیدوارم که از مستند سازی بنده خوشتان آمده باشد. خدانگهدار.