دوشنبه ۱۹ آذر

به نام خدا

زنگ اول:زنگ اول با آقای پورواسعی کلاس قرآن داشتیم.

کل کلاس را امتحان شفاهی گرفتند.از بچه ها تک به تک روانخوانی می پرسیدند و باید بچه ها درست می خواندند.آقای پورواسعی تلفظ ها را هم اگر اشتباه می خواندیم ، غلط می گرفتند.این کلاس تکلیفی نداشت.

زنگ دوم:زنگ دوم با آقای مهری کلاس زبان داشتیم.

اول کلاس آقای مهری کویز گرفتند و در بخش دوم کلاس برگه هر فرد را به فردی دیگر دادند و برگه ها را صحیح کردیم.آقای مهری به دلایلی گفتند اگر کسی از ۱۰ زیر ۷ شده است در کارنامه تاثیر نمی دهم.این کلاس تکلیفی نداشت.

زنگ سوم:زنگ سوم با آقای سعید بخش کلاس مهارت(منطق) داشتیم. کل مطالبی که درس داده بودن رو جمع بندی کردن. از هر فرد پرسیدن مطالب خوب بود یا بد؟ و برای شما کاربردی بوده یا نه؟ سپس مغالطه رو درس دادن و  کتاب ۱۰ راز آشباریا رو معرفی و چند سطرش رو خواندن.

زنگ چهارم:زنگ چهارم با آقای اخوان درس فناوری رو داشتیم.اول کلاس آقای اخوان استوری بچه هایی که ندیده بودن رو دیدن و نمره دادن.بعد هم ادامه درس اینشات رو دادن.

دوشنبه ۹ مهر زنگ اول

به نام خدا

کلاس شروع شد.

استاد گفتند تکیف ها رو در بیارید.می خواهیم چک کنیم.بعد شروع به چک کردن کردیم.

استاد هر نفر رو صدا می زدند تا یه قسمت رو بخونه.

وقتی رسیدیم به آیه‌ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ استاد گفتند در این آیه با اینکه خاشعون کلمه جمع است و معنی این کلمه (فروتنان) است ولی در آیه باید کلمه خاشعون مفرد معنا شود.

سپس صفحه ۱۳ را استاد با صوت زیبایشان قرائت کردند.ما هم همخوانی کردیم.

بعد استاد تکلیف جلسه آینده را مشخص کردند.

تکالیف: ۱_نوشتن صفحات ۱۴ و ۱۵ کتاب

۲_حفظ کردن ۵ آیه اول سوره مؤمنون

دوشنبه 9 مهر ماه زنگ سوم

به نام خدا

کلاس منطق شروع شد

استاد وارد کلاس شدند و از ما پرسیدند: علت اینکه بین ۳ مهارت،منطق را انتخاب کردید چه بود؟

هر کس جوابی میداد

بعد شروع به تدریس کردند.منطق یعنی درست فکر کردن.یعنی اینکه ذهن ما هنگام فکر کردن اشتباه فکر نکند.

بعد از ما پرسیدند: به نظرتان فایده منطق چیست؟

جواب سوال:پرورش ذهن برای فکر بدون خطا

سپس ادامه دادند:برای اینکه بتوانیم به یک مسئله بپردازیم و فکر کنیم باید ۳ تا سوال راجع به موضوع بپرسیم

۱_چیست؟

۲_چرا؟

۳_چگونه؟

بعد از ما سوالی پرسیدند که درست فکر کردن به چه دردمان می خورد؟

جواب سوال:اگر ما درست فکر کنیم خیلی از چیز ها را نمی پذیریم.اگر هک بپذیریم با استدلال و دلیل باید بپذیریم.

حتی همان استدلال هم باید برسی کنیم که استدلال درست است یا غلط.

پس منطق به ما کمک می کند که تشخیص خوب را از بد بدهیم.

 

دوشنبه ۹ مهر ماه زنگ چهارم

به نام خدا

کلاس شروع شد.آقای اخوان گفتند دفتر های فناوری رو بذارید روی میز.باید جزوه ها کامل باشه.

بعد هم شروع کردند به درس دادن

برای تولید صدا باید گزینه ژنریت را بزنیم.سپس گزینه تون را بزنیم.

فرکانس شروع و فرکانس پایان را انتخاب می کنیم.

نکته: شنوایی هر انسان به طور معمول از ۲۰ هرتز تا ۲۰۰۰۰ هرتز می باشد.

بنابر این انسان فرکانس پایین و فرکانس بالا را نمی‌تواند بشنود.

 

دوشنبه ۹ مهر ماه زنگ دوم

به نام خدا

استاد وارد کلاس شدند و شروع کردن به درس دادن.

گفتند : from برای برای سوال پرسیدن است مثلا تو اهل ایرانی؟

مثلا ? are you from Iran

سپس ادامه دادند هیچ وقت from و ملیت کنار هم نمیاد.

مثلا برای سوال پرسیدن ملیت،هیچ وقت نمی گوییم are you from Iranian

می گوییم:are you Iranian

 

 

شنبه اول اردیبهشت

سلام

آقای خیام نکویی وارد کلاس شدند.

خیلی سریع رفتند سراغ workbook.

استاد بچه ها رو صدا می زدند تا بخوانند و معنی جمله ها را بگویند.

هر چند دقیقه یکبار هم همه می شد و آقای خیام نکویی عصبانی می شدند.و سریع تذکر می دادند.

از نیمه کلاس گذشته بود که آقای خیام نکویی چند دقیقه استراحت دادند.

بعد شروع به ادامه تدریس دادند.

یکشنبه ۲۱ اسفند زنگ آخر

 


به نام خدا

شنبه شب در گروه بله خبر رسید که هر کسی کارش تکمیل نیست کارش رو بیاره تا جلسه آخر تکمیل کنیم.

بعضی بچه ها هم آوردن.هر کسی دیگر جعبه ابزار خودش را کامل می کرد.وقتی هم کامل می کرد استاد می گفتند که باید چند برش با آره برقی بدهند.هنگام کار های بچه ها استاد از هر نفری می پرسیدند که به نظرت باید بهت چند نمره بدم و با بچه ها صحبت می کردند و نمره می گذاشتند. وقت رفتن فرا رسید. کمک کردیم تا کارگاه تمیز و مرتب شود و بعد که تمیز شد رفتیم.

یکشنبه ۲۹ بهمن زنگ آخر

به نام خدا

استاد وارد مدرسه شدند.از بچه ها درخواست کردند تا کمک کنند وسائل را به کارگاه ببرند. کلاس که رسما شروع شد استاد به هر دو نفری یک درل دادند و چند تکه چوب هم اندازه.قرار بود جعبه ابزار درست کنیم.به هر دونفری دو مته هم دادند که یکی از مته ها برای سوراخ کردن چوب و دیگری برای فرو کردن پیچ در چوب دیگری بود.باید چوب ها را به هم وصل می کردیم به شکلی که جعبه ابزار درست شود.هر کسی باید یک جعبه ابزار درست می‌کرد.باید دونفری به هم دیگر کمک می کردیم.از بعضی از بچه ها تقریبا کامل شد و بعضی ها باید جلسه بعد تکمیل کنند.بعد از کلاس استاد از هر دو نفر دو مته و یک درل را تحویل گرفتند.چند نفر از بچه ها درل ها و سیم رابط ها را کمک استاد جمع کردند و کلاس تمام شد.

به نام خدا
سلام.به مدرسه که آمدیم دم در ورودی به ما گفتند که با مداد و دفتر زندگی وارد شوید.بقیه وسایل را در حیاط بگذارید.خیلی سریع صوت قرآن پخش شد و برگه امتحان کتبی را به ما دادند.یک صفحه بود.زمان امتحان هم 35 دقیقه بود.بعضی از سوالات نیاز به دفتر زندگی داشت.مرحله اول آزمون به اتمام رسید.پس از کمی استراحت همه در سالن نشسته بودیم و آقای دوستی روش امتحان رو توضیح دادند.این امتحان گروهی بود.باید کار عملی می کردیم.آقای دوستی 5 اسم رو روی تابلو نوشتند:(فرمانده،کاتب،مذاکره کننده،سخنگو و حسابدار).باید این نقش ها رو بین افراد گروه تقسیم می کردیم.هدف از این کار در آوردن سکه بود.هر گروهی تلاش می کرد تا بتواند بیشترین سکه را در بیاورد.بعد هم 10 مکان را روی تابلو نوشتند که باید هر گروه یکی از این مکان ها را میخرید.این را هم بگویم هر گروهی از قبل مقدار سکه ای داشت.استاد یک برگه را به هر گروه دادند که نیمه تمام بود و می بایست با توجه به اطلاعات برگه به نیمه دوم برگه که در جایی مخفی بود می رسید.در برگه دوم چند تا کار بود که باید هر گروه انجام می داد.
1-روی برگه داستانی نیمه تمام نوشته بود که ما باید آن را کامل و در لب تاپی که اجاره می کردیم ثبت بکنیم.
2-درست کردن تزئینات برای کلاس که می بایست وسایل مورد نیاز را با سکه می خریدیم.
در آخر دوباره آقای دوستی سر مکان گروه ها رفتند و آنجا را بر اساس ارزشش می خریدند.بعد دوباره جمع شدیم تا هر گروهی دست آورد های خود را به آقای دوستی نشان بدهد.

روز سه شنبه ۱۲ دی

سلام

آقای کبیری پس از وارد شدن به کلاس گفتند صغقرابیاورید می خواهیم سوره ی نحل را به نوبت بخوانیم بعدکه سوره ی نحل راخواندیم استاد گفتندالان ص ۶۵رابیاوریدمی خواهیم تمرین هارا انجام بدهیم ومن شماراصدا میزنم که جواب فلان سوال را بدهید

پس از انجام این کار به ما ۵دقیقه فرصت دادن که ص ۶۶را بنویسیم بعد که ما نوشتیم دوباره همان کار قبلی را که باص۶۵ انجام دادیم با ص ۶۶هم انجام دادیم

بعداستادبه مانکته درباره امتحان گفتند که امتحان شفاهی درهم کلاسی هست وتا جمعه وقت داردوامتحان کتبی ازمعنی حروف ومعنی آیه می آید وگفتندکه این حرف را به کسانی که غایب هستند بگویید

نویسنده:علی صادقیان

 

به نام خدا

آقای دوستی اول کلاس برنامه را گفتند که کلاس جمع‌بندی می‌کنیم به مدت ۲۰ دقیقه بعد از آن به مدت ۳۰ دقیقه کتاب را پیش می‌رویم (کتاب تفکر و پژوهش) بعد از آن جدول امتیازات را می‌بینیم و در آخر هم به مدت یک ربع امتحان می‌گیریم.

آقای دوستی برای جمع‌بندی جشنی که برای روز مادر گرفتیم را تحلیل کردیم یعنی خوبی و بدی‌های آن جشن را گفتیم تا برای ‌های بعدی که می‌خواهیم بگیریم درس عبرت شود.

بعد از آن سراغ کتاب رفتیم ما در کتاب صفحه ۴۰ تا ۴۴ را خواندیم که در مورد مطالعه بود.

در برنامه بعدی جدول امتیازات را دیدیم که بیشتر امتیازات برای مستندسازی‌ها بود ما وقتی داشتیم جدول را چک می‌کردیم ناگهان زنگ خورد و وقت نکردیم که امتحان بدهیم.

نویسنده:علی رضا صفری

 

به نام خدا

امروز قرار بود که استاد امتحان غول کش بگیرند. ما بعد از خواندن نماز به کلاس رفتیم که خبر رسید باید کتاب را با خودکار آبی برداریم و به سوی امتحان برویم امروز پایه نهم هماهنگ با ما امتحان فیزیک داشتند ما آماده شدیم برای امتحان امتحان شروع شد سوال ها خیلی سخت بود همه بچه ها شک به آنها وارد شد بعد دیدیم که کمی سخته امتحان هر جوری که بود تمام شد به کلاس رفتیم استاد گفت که من از بعضی از شما انتظار بیشتری داشتم به گفتند که امتحان ترم ۱ شاید سخت تر از این باشد باید حسابی بخوانید و اگر کسی نمره ای از امتحان پایین ۱۹ بشود یعنی سر خود را کلاه گذاشته است.

نویسنده:محمد حسن رضایی