دوشنبه، 10 اردیبهشت ماه، زنگ آخر

به نام خدا. سلام دوستان. من امیر محمد سعادتمند هستم و خیلی خیلی خوش آمدید به این مستند سازی از بنده. امروز، 10 اردیبهشت ماه، بعد از نماز خواندن به کلاس رفتیم. همه نشسته بودیم که استاد یادگاری سر کلاس حاضر شدند. استاد بعد از اینکه کامل حضور و غیاب را کردند، گفتند که اگر کسی از آزمون ( که از طرف اداره اومده بود) سوالی داره بپرسه. خیلی روی شوخی گفتند: آخه مگه الان برگه جلومونه که ببینیم و سوال بپرسیم؟ (ولی خب واقعا هم راست گفتن). بعد از این حرفا استاد یکدفعه گفتند که من برگه های امتحان را گرفته ام. بعضی از آنها را صحیح کردم. سوالاتی را که اداره در این آزمون آورده، خیلی آسان هستند و به همین علت گفتند که من میخواهم امتحانی از شما بگیرم تا جبران آن بشود : | (روز آزمون رو نگفتند)
همین شد که سر و صدا کل کلاس رو گرفت.دیگر استاد با منفی انظباطی به چند نفر اخطار دذادند و دیگر همین باعث شد که کلاس آرام بگیرد. استاد شروع کردند و از کتاب ریاضی متکبران 7 چند سوالی رو تابلو نوشتند تا در خانه انجامشان بدهیم. بعد هم اینکه کی ضرب کنیم و کی جمع رو یاد دادن. بعد هم گفتند که 2 صفحه آخر کتاب اصلی را بنویسیم.
از اینکه مستند من را خواندید، متشکرم.

حساب زنگ چهارم 20 اسفند

امروز هم استاد فقط درس دادند و هیچ اتفاق خواستی نیفتاد به جز اینکه گفتند تکلیف عید داریم که خب خیلی مهمه خیلی خیلی ولی خب دیگه باید بنویسیم گفتند که این تکلیف کار با نرم افزار است حالا چه نرم افزاری؟ گفتند پنج شنبه میگند

خالا چیه خدا میدونه

فعلا خدافس

دوشنبه زنگ سوم ۱۴۰۳/۱/۲۰

                    به نام خدا

امروز در زنگ سوم حساب هر دو کلاس با هم به سالن پایین رفتیم. اول به هر گروه مقداری مانی دادند که باید با آنها یکی از سه نوع سوال آسان متوسط سخت میخریدیم و در صورت دادن جواب درست دو برابر قیمت سوال به ما داده می‌شد. و کسی برنده بود که مانی بیشتری داشت.

حساب روز دوشنبه، زنگ چهارم، 27 فروردین ماه 1403

به نام خدا. سلام دوستان. من امیرمحمد سعادتمند هستم و خیلی خیلی خوش آمدید به مستند سازی امروز من.

امروز، دوشنبه، 27 فروردین ماه 1403 استاد یادگاری سر کلاس حاضر شدند. استاد اول از همه شروع به حضور و غیاب کردند، میان حضور و غیاب یکی از بچه ها منفی انظباطی به دلیل نامنظمی گرفت…بعد حضور و غیاب هم یادش آمد که کیفش در کلاس نیست…خلاصه، همین اول کلاس بچه ها اعصاب استاد را خورد کردند. بعد از آن استاد فرمودند که کتاب درسی را باز بکنیم. ما هم باز کردیم.از گوشه کلاس خواندن سوال و حل آن شروع شد.در همین حین استاد هم ازر فرصت استفاده کردندتکالیف بچه ها را دیدند. متاسفانه چندتا از بچه ها تکلیف ننوشته بودند و با بهانه هایشان به سر کلاس آمده بودند…ما یه صفحه با عنوان تمرین داشتیم که آن را آخر کار یعنی بعد از اینکه آن 2 صفحه تمام شد، تازه شروع به حل آن صفحه تمرین کردیم…آنها را هم انجام دادیم. بعد از آن استاد حرف هایی در مورد امتحان زدند…بعد از آن هم نزدیک های زنگ مدرسه خورد و به خانه هایمان رفتیم…

تا مستند سازی هفته بعد، خدانگهدار.

حساب زنگ چهارم

به نام خدا
در کلاس امروز صفحاتی از کتاب را حل کردیم که در مورد
۱. ریشه‌های مثبت و منفی
۲. مربع
۳. حل کردن رادیکال های اعداد گنگ به صورت تقریبی
۴. جذر و مجذور
بود و برای هرکدام توضیحی داده شد.
سپس حل کردن رادیکال با اعداد منفی را یاد
گرفتیم و بعد از آن هم تمرین‌های ترکیبی صفحه ۹۶ را حل کردیم‌.
صفحات ۱۱۲ و ۱۱۳ کتاب هم تکالیف پنجشنبه هستند.

حساب روز دوشنبه، زنگ چهارم، 14 اسفند ماه

به نام خداوند بخشنده مهربان. سلام دوستان. من امیر محمد سعادتمند فرد هستم و خیلی خیلی خوس آمدید به مستند سازی امروز بنده. امروز آقای یادگاری عزیز، با خوشحالی وارد کلاس شدند. استاد، اول از همه، مثل همیشه یک حدیث زیبا گفتن. این حدیث زیبا در مرد این بود که وقتی ما میمیریم، و پیش خداوند میرویم، چند سوال از ما پرسیده میشود …….بگذریم. اول از همه استاد گفتند که کتاب های درسی را باز کنیم تا فعالیت ی که انجام ندادیم را انجام دهیم. اما اتفاق خیلی خیلی خیلی عجیبی افتاد….اتفاقی همان صفحه ای را که پنج شنبه حل کرده بودیم را باز کردیم و استاد فکر کرد که آن را حل نکرده ایم…همه بچه ها به استاد گفتند که ما ها صفحه اشتباهی را باز کرده ایم و این صفحه را قبلا خوانده ایم…اما استاد گفتند که مهم نیست و مرور دوباره باعث یادگیری بهتر میشود….و همان شد که ما تا آخر کلاس دوباره همان صفحه ای را مرور کردیم که پنج شنبه هفته پیش کردیم…..مثل همیشه میان درس دادن استاد چند باری دیتاشو هم خاموش شد ولی ما به کار خود ادامه دادیم. امیدوارم از مستند سازی این هفته من خوشتان آمده باشد….تا مستند سازی بعدی، خدانگهدار.

حساب زنگ چهارم دوشنبه 7 اسفند 1402

آقای یادگاری مثل همیشه کلاس را با یک حدیث شروع کردند چند صفحه از کتاب اصلی رو حل کردیم و تدریس کردند.

ده دقیقه آخر کلاس استاد داشت تدریس میکرد که یهو پرژگتور کلاس مثل همیشه داغ کرد و خاموش شد مثل همیشه اما نمیدانم چرا این دفعه مثل همیشه زود خاموش نشد 60 دقیقه طول کشید جال در هر صورت کلاس تموم شد و ما رفتیم بیرون

دوشنبه زنگ سوم، ۷ اسفند‌ماه

سلام به همه دوستان عزیز و گل. من امروز برگشتم با یه مستند‌سازی یه دیگه. آقای یادگاری با خوشحالی وارد کلاس شدند.
و شروع کردند به حضور و غیاب سر کلاس. بعد از آن خود استاد شروع کردند به پاسخ دادن به سوالات بچه ها و آقای اعظمی( از بچه های کلاس مسئولیت) به گفته خود استاد شروع کروندد به چک کردن تکالیفی که خود استاد یادگاری گفته بودند. بعد آن اتفاق ناراحت کننده‌ای افتاد……چند تا از بچه ها به علت نداشتن تکلیف منفی خوردند….بهانه برای نیاوردند پشت بهانه برای نیاوردند…..بعضی از این بچه ها بهانه هایشان دروغ بود و بعضی از دیگر جدی….متاسفانه در بین این اتفاق هایی که افتاد، یکی از بچه ها به علت پنج بار نداشتن تکلیف در دو ماه گذشته، به دفتر رفتند و….بگذریم….تقریباً نزدیک زنگ برای نماز بود. استاد آن چند نفری که تکالیفشان ناقص بود را صدا زدند تا بیاید، تا بپرسند که چرا آنها تکالیفشان ناقص بود……
(اکثر اتفاق هایی که قابل گفتن بود، در زنگ چهارم اتفاق افتاد. به همین علت این مستند سازی کمی کوتاه شد).
امیدوارم همیشه حالتون عالی باشه. خدانگهدار تا هفته آینده.

زنگ چهارم روز دوشنبه ۳۰ بهمن

                      به نام خدا

 امروز در کلاس ریاضی چند سوال از صفحاتی که قبلاً به عنوان تکلیف حل کرده بودیم را چک کردیم و آقای یادگاری مشکلات بچه‌ها را از فصل اول تا پنجم پرسیدند و با یک مثال حل کردند.

ک م م و ب م م

و روش های پیدا کردن آنها و پیدا کردن آنها با استفاده از توان را هم کامل توضیح دادند.

بعد از آن تکالیف را چک کردند و بقیه وقت کلاس را هم به حل آن سوالات پرداختیم.

به عنوان تکلیف هم صفحات ۸۹و۹۰و۹۱

را برای ما قرار دادند.

پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۳ از فصل پنج امتحان داریم و تکالیف گروهی به دوشنبه آینده موکول شدند.

مستند سازی ریاضی زنگ دوم دوشنبه 16بهمن

پس از ورود استاد تمریتنهای کتاب کار و تکالیف  بررسی شد. استاد به رفع اشکال از ک م م و ب م م پرداخت و بعد از آن چند سوال از کتاب حل شد.و بعد از آن صفحات 120 و 122 و 127 و 129 و 130 کتاب کار به عنوان تکلیف داده شد.