فارسی زنگ سوم سه شنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای مجیدی آمدند و اول صدا هایی گه بچه ها می کردند را آرام کردند وتذکری انضباطی به کل کلاس دادند.سپس روی تخته نوشتن هفته آینده از درس ۸ تا ۱۲ امتحان داریم و برای فردا از صفحه ۹۷ تا ۱۲۰ را معنی کلمه پیدا کنید حداقل ۶۰ کلمه بنویسید.

بعد گفتند جزوه را تا کجا گفتند و پس پاسخ ادامه ی جزوه قافیه و ردیف را و پیدا کردن قافیه در شعر و ترتیب قافیه و ردیف در شعر را گفتند و اگر کسی صدا می کرد برخودی سنگین با او می شد سپس مثال هایی و ادامه ی جزوه را گفتند و مثال هایی زدند.سپس گفتند برای فردا تمرین هایی که برای امتحان جامع گفته بودند را همراه داشته باشید که می خواهیم برای امتحان هفته دیگر با یکدیگر کار کنیم.

موفق باشید.

امیر محمد منجوقی مستند فارسی ۱۴۰۲/۱۲/۱

استاد مجیدی وارد کلاس شدند بچه هایی که سر وصدا می‌کردند رو ساکت کردند وکلاس را شروع کردند ،گفتند هفته ی دیگه امتحان داریم بعد از بچه ها پرسیدند که تا کجا جزوه نوشته اند تا جزوه جدید بگویند قسمتی از جزوه را گفتند وتکلیف را هم گفتند که باید صفحات ۹۷،۱۲۰ را کلماتش را بنویسید وبعد ادامه‌ی جزوه رل گفتند جزوه درباره ردیف وقافیه بود که کامل توضیح دادند وجزوه اش را گفتند وبعد درس فعل ،وانواع آن را شروع کردند گفتند فعل خیلی خیلی مهم است که قبلا سه حالت یاد گرفته اید .گذشته،حال،آینده


بعد گفتند از صفحه ۸۰ نوع فعل وشخص و زمان آن را مشخص کنید

قسمتی از جزوه امروز


قافیه:برای مشخص کردن قافیه مصراع های مورد نظر را از آخر به اول برسی میکنیم کلمه های آخر مصراع که آخرین حرف (صدا) های آنها یکسان هستند کلمات قافیه می باشند مثلا در بیت اول  صفحه ۹ سر آغاز وباز هم قافیه اند

سه شنبه زنگ زندگی12دی

استاد وارد کلاس شد.استاد اقای دوستی به ما کارداریم شامل امتحان ایرادات برنامه روز مادرو….

ماهمه ایرادات ان روزراگفتیم مثلا گفتیم مجری که درباره ی مادر حرف میزد  پزیرایی  تزعینات و….

بعداستاد درباره ی انتحان اخری که اتحان تفکروسبک زندگی است تعریف کرد وگفت امتحانش خیلی سخت است.

اتحان خیلی ربطی به کتابتان نداردوبیشتر ربط به حرفهایی که سرکلاس زده ایم داردوازهمه مهم تر سوال های که درزندگی روزمره اتفاق افتاده می اید که اصلا ربطی

به کتاب ندارد. بعدهمه فکر کرده ایم استاد امتحان را می گیرد که استاد ناگهان مهربان شدوامتحان رانگرفت.

زنگ فارسی ، چهارشنبه،۱۱ بهمن

آقای مجیدی وارد کلاس شده و بعد از سلام و احوال پرسی گفتند کهمیحواهیم متن سفر نامه اصفهان را بخوانیم. قبل از خواندن برای بچه ها در مورد این متن و این داستان و نویسنده این داستان و برایمان توضیح دادند و گفتند که آقای هوشنگ مرادی کرمانی اهل شهر کرمان هستند و کتاب های قشنگی نوشته اند که یکی از این کتاب ها کتاب قصه های مجید است که داستان پسر نوجوانی هم سن و سال ماست که ماجرا های گوناگونی را می گذراند . حالا از این طرف یک کارگردان اصفهانی میخواهد سریالی از روی این کتاب بسازد ، میرود کرمان تا شروع به ساختن این سریال کند ولی میبیند که او در شهر کرمان غریب است و کار پیش نمی‌رود و میگوید که برمیگردم به اصفهان و آنجا هم من همه را میشناسم هم همه من را می‌شناسند و همین طور هم شد و او توانست یک سریال بامزه و خوب بسازد و هنز هم که هنوز است بینندگانی دارد . بعد از این توضیحات آقای مجیدی گفتند که روخوانی سفر نامه اصفهان را شروع میکنیم. به صورت تصادفی آقای مجیدی اعداد و نفراتی را می گفتند و هر کس هم حداقل یک بند میخواند و نمره اش را می گرفت در حین رو خوانی بعضی جا ها آقای مجیدی نکاتی را گوش زد میکردند و بعد از روخوانی از اول متن شروع به معنی کردن کلمات سخت و نسبتا سخت شدند. که در نیمه صفحه سوم متن زنگ به صدا در آمد .

من معنی چند کلمه را میگویم.

از بر می کردم: حفظ میکردم       عین:شبیه       یواشکی: پنهانی

از کوره در رفت: کنایه از عصبانی شدن          بار و بندیل : اسباب

ناشتایی: صبحانه          عازم: راهی         تک و دو : تلاش

شوفر : راننده          قامت رعنا: قد و قامت زیبا

خدانگهدار

فارسی زنگ چهارم سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد آمدند و اول گفتند برای فردا تکلیفی نداریم.بعد بخش اول درس ده (کلاس ادبیات)را شروع کردیم و از آن امتحان یونانی گرفتند و استاد اگر لحن یا کلمه ای را ک ه اگر بچه ها اشتباه می خواندند استاد درست آن را می گفت.

استاد بعد توضیحی درباره ی نویسنده یعنی آقای نیما یوشیج (علی اسفندیاری) دادند و درباره ی آفریدن نوع جدید شعر و یوشیج دادند و سپس گفتند اسم های شاعر ها توضیحی دادند مثل حافظ.سعدی.خیام و… .

سپس کلمات سخت را معنی آن ها را گفتند و بعد جمله ای روی تابلو نوشتند و بچه ها برای نقش یابی جمله دست گرفتند و فقط سه‌نفره جواب درست دادند‌.

بعد رفتیم سراغ روخوانی بخش دوم درس را انجام دادیم و درباره معنی کلمه ها و شعر ها را گفتند و سپس نوع سوال کردن را آموزش دادند:

چه چیزی را……برای چه……..چه چیز…….چرا

مراحل تشکیل سوال از قدیم بوده است.

فارسی زنگ ۴ سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۶

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد آمدند.بعد گفتند امتحان چهارشنبه هفته آینده تا درس ده است.و فردا چهارشنبه امتحان روخوانی داریم از درس هشت تا ده به جز قصه های مجید و تمرین کنید که آماده باشد.

سپس درس را شروع کردیم و شروع کردن فعل اسنادی یا جمله اسنادی را توضیح دادند.در جمله اسنادی چیزی را ویژگی می دهند.به ویژگی مسند نیز می‌گویند. فعل های اسنادی این ها است:

۱.سلطان همه فعل ها:است

۲.بود

۳.شد

۴.گردید

۵.گشت.

سپس رفتیم برای کار کردن و تمرین اول استاد گفتند جمله های اسنادی صفحه اول درس هشت را پیدا کنید سپس رفتیم سراغ درس هفت و بیت اول دری دوم باید مسند هایش را پیدا می کردیم بعد گفتیم و هر کس دریت می گفت مثبت می گرفت د همین طور برای بیت آخر درس هفتم اتفاق افتاد.

سپس استاد جزوه ی درس را گفتند وما نوشتیم.

برای چهارشنبه  هم فقط همان آزمون رو خوانی را داریم.

 

 

ادبیات زنگ آخر ، 13 دی

به نام خداوند جان و خرد
امروز امتحان سنگینی نداشتیم. البته اگر شما برای امتحان خوانده بودید.قسمت اول امتحان این بود که اساد روی تخته اول بیت شعر سایش را می نوشتندو شما باید آن بیت را در کاغذ می نوشتی.
قسمت دوم متنی برای معنی بود. متن بود :
نگشت آسایشم یک لحظه دمساز      گهی از گربه ترسیدم گه از باز
معنی بیت می شد :
حتی یک لحظه هم زندگی  همراه و ارام نبود.               گا هی از گربه می ترسیدم و گاهی از باز می ترسیدم.
جمله بعدی را باید آن را نقش یابی می کردیم. جمله:
مصحف عزیز بر کنار گرفته بودم و طایفه ای در گرد ما خفته بودند.
مصحف عزیز مفعول ، بر حرف اضافه ، کنار متمم و گرفته بودم فعل است.    طایفه ای نهاد ، در حرف اضافه ، گرد ما متمم ف خفته مفعول و بودند هم فعل جمله است.
در عکس زیر  این صفحه را مشاهده می کنید.
بعد از گرفتن امتحان سوال هایی جزعی از کتاب کارپوچینو حل کردیم . همان صفحه ها که نوشته بودیم. تکلیفی هم نبود.
با تشکر

سه شنبه 1402/10/12 کلاس فارسی

سلام حالتون چطوره امروز اومدیم بایه مستند سازی باحال و درس فارسی من اول کلاس سی دبلیو بودم تا زنگ خورد من سی دبلیو ام گرفت وسریع رفتم و از آقای مجیدی اجازه گرفتم و رفتم دستشویی بعد که وارد شدم رای گیری بود سر ین گه هر دو امتحان را فردا بگیرند با یکی امروز یکی فردا همه رای به فردا دادند چون میتوانند بهتر بخوانند بعد استاد قبول کردند و کفتند این آخدین جابجایی بود . بعد از ان ماجرا گفتند کعه تکالیف را روی میز بگزاریم و آمدند و تکالیف را دیدند و بند رانه دانه از بچه ها سوال ها را پرسیدند . بعد کمی درباره ی نمرات امتحان ودرباره ی خوده امتحان فردا و ترم حرف زدند و زنگ خورد و همه به بیرون رفتیم . خوب دیگر این هم از امروز دیگر خدا حافظ                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                            پایان

زنگ سوم فارسی ۵ دی

به نام خدا 

آقای مجیدی در روز سه شنبه وقتی که وارد کلاس شدند آن امتحان روخوانی را گرفتند که از صفحات ۵۰ تا ۵۴، صفحه ۳۹ روخوانی اش بسیار سخت بود اما صفحه ۵۰ تا ۵۴ روخوانی اش بسیار راحت بود ما وقتی لیست آقای مجیدی را دیدیم به غیر از یک نفر که به او ۱۳ داده بود بقیه را بالای ۱۸ داده بودند وقتی امتحان روخوانی تمام شد آقای مجیدی به سرعت گفتند برگه در بیاورید می خواهم املا که از صفحات ۳۲ تا ۶۳ بود آقای مجیدی وقتی در حال املا گفتن بودند شیران حالش بد شد و مجبور شد از کلاس خارج شود بعد از املا آقای مجیدی حکایت را که صفحه ۶۴ بود درس دادند. و برای تکلیفم به ما گفته‌ام که صفحات کارپوچینو هایی که در همکلاسی می‌گذارم را حل کنید.

چهارشنبه زنگ اول ادبیات فارسی ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

                                                                                  (بسم الله  الرحمن الرحیم)

آقای مجیدی به محض اینکه وارد کلاس شدند قوانین ازمون را گفتند،گفتند که یک مصرع میدم شما باید ادامه ی آن را بنویسید و یک جمله هم گفتند میدم و شما باید نقش های آن را پیدا کنید.خلاصه امتحان را دادیم خیلی سخت بود.بعد امتحان آقای مجیدی امتحان را برسی کردند و همی بچه می‌زدند تو سر خودشان و در آخر هم زنگ خورد همه رفتند بیرون.

                                                                            (خداحافظ تا یک مستند سازی دیگه.)