چهارشنبه ۱۴ آذر کوشش

پیام ها

استاد اول وارد کلاس شدند و به ما سلام کردن و بعد از ان بودجه بندی را برای ازمون مرات گفتند و بعد از ان درس شش را به ما یاد دادند که درباره ای نماز و احکام ان بود و درباره ای اینکه اصلا چرا ما نماز میخوانیم صحبت کردند و بعد درباره ای اینکه هدف خلقت چه بوده است حرف زدند و بعد درباره ای دین اسلام و بقیه دین ها صحبت کردند

فارسی

استاد اول وارد کلاس شدند و به ما سلام کردن وبعد از آن غایبین را از اقای الله‌یاری پرسیدند و حضور غیاب کردند و بعد درس شش را برای ما شروع کردند و شعر راه نیک‌بختی بچه ها خواندند و یک نوع ادبیات به نام ادبیات تعلیمی به ما یاد دادند و بعد معتی شعر را به ما گفتند و بعد از ان اقای افسری ارائه ی خود را تا اخر کلاس دادند

زندگی

استاد اول وارد کلاس شدند و به ما سلام کردن و بعد از آن درباب این که مشاوره تحصیلی با ما صحبت کردند وبعد از ان بچه ها را یکی یکی به دفتر فرستادند تا مشاوره تحصیلی بگیرند

هنر

استاد اول وارد کلاس شدند و به ما سلام کردن و بعد از آن انشا های دانش آموزانی که نگرفته بودند را از بچه گرفتند و بعد از آن تکلیف زماندار هفته ی قبل را یاد آوری کردند که تا پنجشنبه شب مهلت ارسال در pv دارد سپس تکلیف گروهی که ۱۰ روز مهلت دارد و هشت نمره امتیاز دارد را با موضوع ( آیا درس خواندن به ذهن دانش اموزان اسیب میرساند؟) مشخص کردند و بعد از آن درباره ی سینما و زیر شاخه های آن حرف زدند و بعد از آن برای ما مستند مشق شب را گذاشتند

سید علی سجادیه چهارشنبه ۱۴۰۳/۹/۷

به نام خدا

زنگ اول(پیام ها):ابتدا در این زنگ آقای دوستی گفتند کتاب های میام ها را باز کنید سپس درسی که روخوانی کرده بودیم را سوالات آن را گفتند سپس آقای گندم کار از روی پاورپوینت مطالبی را در مورد سقیفه گفتند سپس قرار شد آقای سیرانی جلسه ی بعد ارائه بدهند.

زنگ دوم(فارسی):آقای قربانی جلسه ی پیش گفتند که از نقش کلمات در جمله امتحان می گیرم ابتدا اول زنگ همه یک کاغذ برداشتند و به سوالات پاسخ دادند بعد از آن آقای قربانی شعر حفظی را از همه پرسیدند و چون آقای کفعمی،سیرانی نبودند قرار شد جلسه ی بعدی از آنها میپرسند.

زنگ سوم(زندگی): آقای دوستی اول کار در مورد بحث قبلی گفتند که باید خود افراد درباره ی جواب این بحث فکر کنند تا خودشان جواب را پیدا کنند سپس بحث بعدی را شروع کردند ودر مورد آن چند مثال زدند.

زنگ چهارم(هنر):آقای نصر اول کار تکلیف هنر ونگارش را گفتند وبعد از آن سریال روزی روزگاری را گذاشتند.

ادامه مطلب

مستند نگاری روز چهار شنبه ۱۴۰۳/۸/۱۶

به نام خدا
در کلاس پیام های امروز آقای دوستی درباره اتفاقات پس از مرگ انسان و روز قیامت و معاد(بازگشتن مرده ها در روز قیامت) صحبت کردند. سپس درس ۳ را شروع کردیم و در آن درس درباره بهشت و نعمت‌هایش و جهنم و عذاب هایش حرف زدیم.(نعمت ها و عذاب های آن دنیا همه نتیجه اعمال خودمان است)
سپس در درس فارسی درس سوم را اول خود استاد خواندند و بعد چند نفر دیگرخواندند و روخوانی درس را انجام دادیم سپس معانی کلمات درس را گفتند .
در کلاس زندگی در مورد هیئت صحبت کردیم و رائ دادیم.
در کلاس هنر هم فیلم قصه های مجید را برایمان گذاشتند و درباره جذابیت متن،موضوع، و فیلم برداری آن و نکاتی که جلسات پیش درباره ی بافت و جای سوژه گفته بودند صحبت کردند.

چهارشنبه ۱۴۰۳/۸/۲

به نام خدا

زنگ اول: آقای دوستی ابتدا درس اول را مرور کردند و دوباره نقشه ی ذهنی را کشیدند سپس درباره ی درس دوم بحث کردیم و بعد متن درس را خواندیم اما نکات مهم درس گفته نشد وقرار است جلسه بعدی گفته شود.

زنگ دوم:ابتدا آقای قربانی درباره تشبیه بحث کردند سپس فیلمی درباره ی اجزای تشبیه بود که توضیح میداد که ارکان تشبیه چیست/ مشبه/مشبه به/وجه شبه/ادات تشبیه است.

زنگ سوم:در اول جلسه آقای دوستی نظراتی که در جلسه قبل همه ی افراد کلاس درباره ی دو فیلم نظر دادند را نوشتند و سپس هر کدام اصلی تر بود ماند و هر کدام که اصلی نبود حذف شد تا مهم ترین نتیجه از اصلی ترین نظرها انتخاب شود.

زنگ چهارم:آقای نصر پاور پوینت جدید را به نمایش گذاشتند و تکلیف این جلسه را تمدید کردند سپس پاور پوینت را توضیح دادند وقرار شد تکلیف را در همکلاسی بگذارند و تکلیف تا دوشنبه هفته ی آینده وقت دارد

7/11/1403 علی جوانی

زنگ اول زندگی داشتم البته پیام ها داشتیمولی زنگ ها جا به جا شد برای همین زندگی شد در کل زنگ گنگی بود در اول استاد گفت هیچ کس حرف نزند فقط باید گوش دهد و اگر سوال دارید روی یک برگه بنویسد استاد ادل نوشتند زندگی کلکلاس ساکت شد بعد گفتند که چیه برای چه چرا هست تا الان چه طور بوده به کجا میرسیم چرا حود کشی نکنیم یکم روی این توضیح داند صکه ما چرا زندگی می کنیم هدف ما از زندگی چی هست ونوشتند که زندگی چیزی به جز انتخاب ما نیست شما فکر کنید که یک نفر تا وقتی پچه است نمی توانید برای خود اتنخاب کند برای همین بقیه براش انتخاب میکنند ولی وقتی بزرگ می شنود میتوانید با انتخاب های خود آدم خوش شوند یا یک آدمسالم و مومن که همی این ها به اتخان می رود و داستان سید حسن نصرالله را گفنتد که با الامه کشمیری اشنا شند و ایشان به سید حسن گفتند برو لبان و.. داستان که بچه چند سؤال پرسیند مثل اینکه سرنوشت همه چیز است نه اتخاب که آقای دوستی گفتند که سید حسن می تونست به المه کشمیری اهمیت ندهد و بره درس بخونه و این شنشه برای این اتخاب بود ایه سید حسن نصرالله شد

کلاس فارسی
خب استاد قسمتی های را معنی نکرده بودیم از ستایش معنی کردن
بعد شعر درس اول را خواند و کفتند هر کس یک بیت را معنی کنندتا بیت ۶ رفتیم وبعد الله یاری آمد و رائه طولانی داد او در مورد هوشنگ گفت اواز ویدو های استاد اسکی رفته بود او داستان را کامل و جامع گفت و هر جای پرا که اشتباه می گفت یا چرت پرت میگفت استاد گفته

کلاس پیام ها
کلاس پیام ها زنگ اول بود ولی قرار شد زنک سوم باشد استاد دو فیلم گذاشتند که یکی این که مداد ها از بالا به زمین می فتاد و میگفت مداد ها نمی توانند تنهای یک چیز بکشنشد چهگونه این همه چیز خود خلق شند
و فیلم بعد گوشی آفون بود که می گفت من در مرور زمان به وجود آمدم ودرباره این بحص کردیم

مستند نگاری روز چهرشنبه به مورخ 1403/08/09

سلام

زنگ فارسی

امروز آقای قربانی پس از ورورد به کلاس و چک کردن تکالیف شروع کردند به گرفتن امتحان روخوانی از کلاس و گفتند تا از روی روان خوانی جوانه و سنگ را بخوانیم.

و بعد از پایان متن درس استاد به آقای ثانی گفتند که از اول درس بخواند و بعد از آن من و سپس آقای سعادت و بعد از او آقای کریمی خواندند وو وقتی که آزمون روخوانی به پایان رسید آقای قربانی گفتند خود ارزیابی درس 2را بیا ورید تا با هم چک کنیم.

………………

زنگ پیام ها

آقای رفیعایی ابتدای کلاس شروع کردند به پرسید سوالاتی از درس 2، من و آقای حسینی شروع کردیم به توضیح دادن ستار و غفار که یعنی بسیار پوشاننده یا بسیار آمرزنده و یا در مورد رد مظالم توضیحاتی ارائه شد…..

آقای رفیعایی شروع کردند به گفتن کلید واژه ها ی متن درس تا برای امتحان بهتر بفهمیم ولی یک گریزی هم به اینکه سوالات امتحان آبان ماه فقط از درس 1و2 است و از درس 3 چیزی نیست.

………………….

زنگ زندگی

استاد پس از اینکه موضوع کلاس که تکمیل کردن کار های رادیو همت بود را گفتند همه گروه های همدرس شروع به کار کردند و توانستیم تا کار های خود را جلو ببریم و کار هایمان را انجام دهیم و گروه 1 که ما باشیم توانستیم ز آقایان رفیعایی، مهری، دوستی و محمودیان مصاحبه ی خوبی بگیریم و بعد از اون زنگ خورد و به نماز رفتیم.

……………………….

زنگ قرآن

آقای پور واسعی گفتند که سریع می خواهیم یک دور صفحاتی که آیه دارند را برای امتحان شفاهی قرآن مرور کنیم و گفتند صفح ی 13و17و22و29 را بخوانیم به طوری که هر کس یک خط بخواند و هرجا که خط تمام شد وقف کند و ما توانستیم مرور سریعی داشته باشیم و تمارین را هم به خوبی مرور کردیم.

امروز ۲۵ مهر کلاس تلاش

کلاس اول فارسی.   اول کلاس استاد تکلیف هارا چک کردن  و فهمیدند که چند نفر از بچه ها از روی اینتر نت نوشتند و برای آنها منفی گذاشتند  وبعد استاد‌ گفتند شما اگر خودتان بنویسید اما غلط بهتر از این است که از روی اینترنت بنویسید  بچه ها چون تکلیف را بلد نبودند از روی اینتر نت نوشته بودند پس استاد تکلیف را توضیح دادند و بعد از آن استاد یک امتهان گرفتند بعد امتحان درس ۲ کتاب را یکی از بچه ها خواند.و یکی از بچه ها  آراء خود را جلسه پیش کامل نداد پس ادامه ی ان را این جلسه داد

پیام ها کلاس دوم.  استاد درباره‌ی جلسه قبل از بچه ها پرسیدند  بچه ها دست گرفتند و جواب سوال ها را دادند و نکته هایی به جلسه قبل اضافه کردند  و در باره ی آنها حرف زدیم و استاد ۲‌فیلم گذاشتند و درباره آنها باهم حرف زدیم

زنگ سوم مطالعات.  این زنگ در برنامه قران بود اما ما به جای ان این جلسه اجتماعی داشتیم  استاد طبق هر جلسه اول تکلیف هارا چک می کردند و بعد یک آزمون می‌گرفتند اما استاد گفتند چون این جلسه اضافه است تکلیف را چک نمی‌کنیم بعد کتاب را خواندیم و استاد نکات جلسه قبل را تکرار کردند مثل انفاق که می شود مثل وقف کردن یا غرض دادن  و درمورد شرکت ها مثل شرکت های تعاونی یا سهامی  و فرق تعاونی با بقیه شرکت ها این است که هر کس فرقی نمی کند که ۱ درصد یا ۵۰ درصد همه یک حق رای دارند و درمورد قوه مقننه و مجریه و قضائیه  و قانون اساسی صحبت کردند.

کلاس چهارم زندگی.  استاد گفتند که مستند سازی و نوشتن تکالیف  مشارک در کلاس و نظم در کلاس نمره‌ی شما را تشکیل می‌دهد  و بعد گفتند داخل دفتر زندگی چیز هایی که باعث می‌شود شما به انتظارات خود که جلسه پیش نوشتید برسید  مثل برنامه ریزی  آینده نگری صبر و……و بعد درباره آن ها حرف زدیم و بچه ها موافق یا مخالف بودن خود را با نظرات دیگران می گفتند

مستند نگاری ۷/۱۱

سلام علیکم 

زنگ اول : کلاس فارسی شروع به تکمیل شعر ستایش کردیم و هر گروه شروع به خواندن کرد و معنی هر قسمت رو می‌گفت و بعدش یه پرسش کردند از بچه ها و در آخر کلاس آقای صدرا کفعمی ارائه خود رو در باره هوشنگ کردند که هوشنگ توانسته آتش را کشف کند و داستان از این قرار بوده که هوشنگ یک روز یک مار که نزدیک او می آید سعی بر زندان آن با سنگ میکند که سنگ به سنگ دیگری بر خورد میکند و آتش را کشف میکند که استاد به ما گفتند البته داستان ها متفاوتی در این باره هست در ادیان و فرهنگ های مختلف که چگونه آتش کشف شده مثلا در فرهنگ یونانی رایج است که بزرگشان خداوند را شکست میدهد و آتش را از او میگیرد و.. داستان ها مختلفی که در این باره وجود دارد.

زنگ دوم : در زنگ پیام ها آقای رفیعایی گفتند درس در مورد شگفتی آفرینش است و یک فیلم از یک حاج آقا گذاشتند که میخواستند در ابتدا خدا را اثبات کنند آن هم با برهان نظم که مثلا می‌گفت اگر ما یک سری لوبیا وجود داشته باشد که به شکل یک دایره در اومده باشه ما میفهمیم که یک عامل بیرونی وجود داشته یا مثلا اگر برگه هامون در اتاق ابتدا روی میز باشند اگر یاد آنها را بزنه روی زمین پخش کنه ما زیاد متوجه اون عامل بیرونی نمیشیم اما اگر این برگه ها و کتاب ها فصل به فصل و به ترتیب چیده شده باشند میفهمیم عامل بیرونی نظم و عقل داشته که دیگه آنقدر اسپیکر و لپتاپ که خاموش میشد وقت کلاس رو گرفت که وقت نشد نکات مهم رو خط بکشیم اما استاد نکات مهم رو در کتاب آقای معصوم نیا خط کشیدند که به ما هم بکند که نگفتند .

زنگ سوم : توی زنگ زندگی هر رزومه ای را که بچه ها جلسه قبل نوشته شده بود را با رزومه ای که سال پیش در گروه زندگی نامه گذاشته بودند مقایسه میکردند مثلا من ابتدا رزومه پارسال را میخوندم بعد رزومه الانم و تعمیراتی که در من به وجود اومده بود رو اول از نظرم خودم و بعد از بچه ها می‌پرسیدند و رو تابلو فامیل به همراه تغیرات نوشته میشد که آخر کار جواد تایم می‌گرفت و فقط خود فرد می‌تونست تفاوت هاش رو توی ۳۰ ثانیه بگه و اگرم کسی دوست داشت توی دفترش می‌نوشت.

زنگ چهارم : در کلاس قرآن شروع کردیم به خواندن تمارین کتاب و پیام قرآنی که بعدش استاد بهمون یاد دادن چطوری یک پیام قرآنی رو پیدا کنیم اما قبلش ما یک روانخوانی داشتیم که با استاد های مختلف تمرین کردیم اما به قول استاد بهمون نچسبیده یک بار صوت روان را گذاشتند و با هم خواندیم همچنین در یک سایت گفتند که هر آیه رو می‌خونیم و معنیش رو میبینم که آیا به درد پیام قرآنی مورد نظر میخوره یا نه ..

زنگ سوم یکشنبه 1402/11/1

ابتدا استاد گفتند که برای اینکه پله های امتحان های پله بارون را بگیریم باید عکس امتحان ها را برای نماینده های فناوری اون موقع بفرستیم تا آنها وارد کنند. فکر کنم نماینده های فناوری آقایان صفری و محسنی بودند که باید برایشان می فرستادیم.

بعد استاد ناصری می خواستند درس پیام های آسمانی بدهند اما بچه ها انقدر سوال داشتند که نشد. وقتی سوال ها را شروع کردیم، ابتدا ایشان در مورد نمودار یادگیری توضیح دادند و آنرا کشیدند. این نمودار می گفت که باید اول درس را گوش بدهیم و بعد بنویسیم و بعد هم باید مباحثه کنیم. حالا مباحثه یعنی چه؟ یعنی بعد از گوش دادن و نوشتن چندین هم مباحثه ای با هم دیگر دور هم جمع شوند و یک نفر آنرا می گوید.

بعد هم رد مظالم را درس دادند. رد مظالم یعنی وقتی ما به کسی باید چیزی بدهیم ولی نداریم و آن فرد را از دست دادیم و دیگر نمی توانیم به او بدهیمو می آییم پول را به حاکم شرع یعنی روحانی می دهیم تا او به نیازمندان بدهد.

بعد هم در مورد اینکه آیا پولی که از ویدیو درست کردن در می آید حرام است یا حلال کلی توضیح دادند و انقدر همینطوری سوال جواب دادند که اگر بخواهم همه را بنویسم 400 کلمه می شود.

سه شنبه 1402/10/5 درس عربی

سلام من امیر حسین داوری هستم و  امدم در مورد روز سه شنبه 1402/10/5 با ها تون حرف بزنم آن روز آقای ناصری به جای درس عربی درس پیام ها درس دادند درس 8 بود بله در مورد به بولوق رسدن بود گه سه کار بود که اگر  ان سه را در خود میدیدیم حل بود.       میدونید اون سه کار چی بود اون سه کار این بود که باید موی زیر شکم و موی زیر دست های مان بکی دیگر از اون ها این بود که باید به سن تقریبا 15 سالگی وای کمی کم تر اون یکیش خنده داره آقا اول به ما اجازه دادند بخندیم و بعد گفتد اگر شب بخوابید صبح ببینید شرت یا شلوارتان خیس هست متمعن باشید به مجالت رسیدید نام ان مایه ای که شب ترشه میشود مایه ی منی است که اگر پاشدید ودیدید باید به حمام بروید و قسل کنید وای گتند مایه ی منی با شت ادراری فرق دارد و اگر پسبناک بود مایه ی منی ولی اگر مانند اب بود شب ادراری فعلا که هکمین رو گفتند ولی اگر چیز دبگری گفتند به شما هم میگمپس فعلا                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         خدا حافظ