تاریخ زنگ دوم ، 13 دی ماه

به نام خداوند
امروز استاد مدنی با شاهنامه ای قطور وارد کلاس شدند. امروز قرار بود که دوره پادشاهی جمشید بزرگ در شاهنامه را دوره کنیم. استاد از روی شاهنامه می خواند و با پرژکتور تصویر را روی پرده می انداخت. استاد معنی ابیات را می گفت و درموردش توضیح می داد.
با وارد شدن به لینک زیر می توانید شاهنامه دوره ی جمشید را به صورت انلاین ببرید.
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/jamshid/sh1
روش کلیک کن
فره ایزدی چیزی بوده که اهورا مزدا برای پادشاهی به پادشاه میداده است.
این دوره به چهار تا پنجاه سال تقسیم می شود. دوره پنجاه سال اول زره و سلاح می سازند. دوره دوم دوخت و دوز و خیاطی را کشف کرد. دوره سوم طبقه بندی جامعه بود. این دسته بندی اینگونه است که اول پادشاهان و موبدیان(روحانی زرتشت) . دسته دوم وزیران و درباریان است. دسته سوم انسان های عادی هستند.
دوره اخر هم کشتی و قایقرانی را کشف و به کل مناطق سفر می کنند.
جمشید به خودش افتخار کرد و خودش را خدا دانست .
بودجه بندی امتحان هم از صفحه ی 104 شروع و تا صفحه ی 122 ادامه دارد.
باتشکر

ادبیات زنگ آخر ، 13 دی

به نام خداوند جان و خرد
امروز امتحان سنگینی نداشتیم. البته اگر شما برای امتحان خوانده بودید.قسمت اول امتحان این بود که اساد روی تخته اول بیت شعر سایش را می نوشتندو شما باید آن بیت را در کاغذ می نوشتی.
قسمت دوم متنی برای معنی بود. متن بود :
نگشت آسایشم یک لحظه دمساز      گهی از گربه ترسیدم گه از باز
معنی بیت می شد :
حتی یک لحظه هم زندگی  همراه و ارام نبود.               گا هی از گربه می ترسیدم و گاهی از باز می ترسیدم.
جمله بعدی را باید آن را نقش یابی می کردیم. جمله:
مصحف عزیز بر کنار گرفته بودم و طایفه ای در گرد ما خفته بودند.
مصحف عزیز مفعول ، بر حرف اضافه ، کنار متمم و گرفته بودم فعل است.    طایفه ای نهاد ، در حرف اضافه ، گرد ما متمم ف خفته مفعول و بودند هم فعل جمله است.
در عکس زیر  این صفحه را مشاهده می کنید.
بعد از گرفتن امتحان سوال هایی جزعی از کتاب کارپوچینو حل کردیم . همان صفحه ها که نوشته بودیم. تکلیفی هم نبود.
با تشکر

روز سه شنبه ۱۲ دی

سلام

آقای کبیری پس از وارد شدن به کلاس گفتند صغقرابیاورید می خواهیم سوره ی نحل را به نوبت بخوانیم بعدکه سوره ی نحل راخواندیم استاد گفتندالان ص ۶۵رابیاوریدمی خواهیم تمرین هارا انجام بدهیم ومن شماراصدا میزنم که جواب فلان سوال را بدهید

پس از انجام این کار به ما ۵دقیقه فرصت دادن که ص ۶۶را بنویسیم بعد که ما نوشتیم دوباره همان کار قبلی را که باص۶۵ انجام دادیم با ص ۶۶هم انجام دادیم

بعداستادبه مانکته درباره امتحان گفتند که امتحان شفاهی درهم کلاسی هست وتا جمعه وقت داردوامتحان کتبی ازمعنی حروف ومعنی آیه می آید وگفتندکه این حرف را به کسانی که غایب هستند بگویید

نویسنده:علی صادقیان

 

به نام خدا

آقای دوستی اول کلاس برنامه را گفتند که کلاس جمع‌بندی می‌کنیم به مدت ۲۰ دقیقه بعد از آن به مدت ۳۰ دقیقه کتاب را پیش می‌رویم (کتاب تفکر و پژوهش) بعد از آن جدول امتیازات را می‌بینیم و در آخر هم به مدت یک ربع امتحان می‌گیریم.

آقای دوستی برای جمع‌بندی جشنی که برای روز مادر گرفتیم را تحلیل کردیم یعنی خوبی و بدی‌های آن جشن را گفتیم تا برای ‌های بعدی که می‌خواهیم بگیریم درس عبرت شود.

بعد از آن سراغ کتاب رفتیم ما در کتاب صفحه ۴۰ تا ۴۴ را خواندیم که در مورد مطالعه بود.

در برنامه بعدی جدول امتیازات را دیدیم که بیشتر امتیازات برای مستندسازی‌ها بود ما وقتی داشتیم جدول را چک می‌کردیم ناگهان زنگ خورد و وقت نکردیم که امتحان بدهیم.

نویسنده:علی رضا صفری

 

به نام خدا

امروز قرار بود که استاد امتحان غول کش بگیرند. ما بعد از خواندن نماز به کلاس رفتیم که خبر رسید باید کتاب را با خودکار آبی برداریم و به سوی امتحان برویم امروز پایه نهم هماهنگ با ما امتحان فیزیک داشتند ما آماده شدیم برای امتحان امتحان شروع شد سوال ها خیلی سخت بود همه بچه ها شک به آنها وارد شد بعد دیدیم که کمی سخته امتحان هر جوری که بود تمام شد به کلاس رفتیم استاد گفت که من از بعضی از شما انتظار بیشتری داشتم به گفتند که امتحان ترم ۱ شاید سخت تر از این باشد باید حسابی بخوانید و اگر کسی نمره ای از امتحان پایین ۱۹ بشود یعنی سر خود را کلاه گذاشته است.

نویسنده:محمد حسن رضایی

سه شنبه 1402/10/12 کلاس فارسی

سلام حالتون چطوره امروز اومدیم بایه مستند سازی باحال و درس فارسی من اول کلاس سی دبلیو بودم تا زنگ خورد من سی دبلیو ام گرفت وسریع رفتم و از آقای مجیدی اجازه گرفتم و رفتم دستشویی بعد که وارد شدم رای گیری بود سر ین گه هر دو امتحان را فردا بگیرند با یکی امروز یکی فردا همه رای به فردا دادند چون میتوانند بهتر بخوانند بعد استاد قبول کردند و کفتند این آخدین جابجایی بود . بعد از ان ماجرا گفتند کعه تکالیف را روی میز بگزاریم و آمدند و تکالیف را دیدند و بند رانه دانه از بچه ها سوال ها را پرسیدند . بعد کمی درباره ی نمرات امتحان ودرباره ی خوده امتحان فردا و ترم حرف زدند و زنگ خورد و همه به بیرون رفتیم . خوب دیگر این هم از امروز دیگر خدا حافظ                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                            پایان

سه شنبه ۵ دی زنگ اول قرآن

به نام خدا
استاد با کمی تاخیر به کلاس آمدند.خیلی سریع حضور و غیاب کردند.اول گفتند :صفحه 48 و 49 را هر کسی اشکال داشته بگه تا دوباره کار کنیم.خیلی سریع صفحه 48 و 49 را مرور کردیم.سپس بچه ها صفحه 50 را خواندند که راجع به امام خمینی و قرآن خواندن بود.بعد گفتند:درس جدید صفحه 52 است که با هم همخوانی می کنیم.سپس چند تا از بچه ها را صدا زدند تا جدا جدا بخوانند.بعد گفتند:هر کس تمرین صفحه 53 را کامل کن تا چک کنیم.بعد هم صفحه 54 را نوشتیم و چک کردیم.سپس وقت کلیپ رسید.استاد کیلیپی زیبا برایمان گذاشتند.بعد صفحه 55 را تمرین کردیم و صفخه 57 را کار کردیم.

زنگ سوم فارسی ۵ دی

به نام خدا 

آقای مجیدی در روز سه شنبه وقتی که وارد کلاس شدند آن امتحان روخوانی را گرفتند که از صفحات ۵۰ تا ۵۴، صفحه ۳۹ روخوانی اش بسیار سخت بود اما صفحه ۵۰ تا ۵۴ روخوانی اش بسیار راحت بود ما وقتی لیست آقای مجیدی را دیدیم به غیر از یک نفر که به او ۱۳ داده بود بقیه را بالای ۱۸ داده بودند وقتی امتحان روخوانی تمام شد آقای مجیدی به سرعت گفتند برگه در بیاورید می خواهم املا که از صفحات ۳۲ تا ۶۳ بود آقای مجیدی وقتی در حال املا گفتن بودند شیران حالش بد شد و مجبور شد از کلاس خارج شود بعد از املا آقای مجیدی حکایت را که صفحه ۶۴ بود درس دادند. و برای تکلیفم به ما گفته‌ام که صفحات کارپوچینو هایی که در همکلاسی می‌گذارم را حل کنید.

زبان گروه B شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۹

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد آمدند و گفتند ۳۰ دقیقه آخر کلاس کوئیز می گیرم سپس یاد آوری کردن یکشنبه امتحان شفاهی داریم و سپس گفتند امتحان ترم دو بخش است یک بخش صوتی بخش میشه و از آن سولاتی می‌آید و بخش دیگر هم برگه امتحان هست از ۴ درس اول است.

بعد از روی شغل های آخر کتاب یک سری همخوانی کردیم و کمی هم درباره تکلیف صحبت کردیم.سپس اجازه دادند مروری کنیم و روی بلد بودن شغل ها تاکید داشتن سپس رفتیم امتحان دادیم سر امتحان سولات را که درباره جواب نبود  استاد مهری جواب می دادند.

12دی سه شنبه زنگ 2 قرآن حسین جان نثاری گروه 4

استاد گفتند صفه ی60 را بیاورید ردیفی بچه ها را صدا کردند واز ان ها روخوانی پرسیدند بعد از تمام شدن صفه60 گفتند صفه ی 61 را حل کنید بعد از حل کردن استاد دانه به دانه از بچه ها معنی ر پرسیدند
و بعد از اینکه صفه ی 61 را پرسیدند گفتند صفه ی62 را حل کنید بچه ها با استفاده از لغات صفه ی قبل جمله ها را را معنی کردند این دفعه استاد 2 درس را درس دادن فکر کنم برای امتهان این کار را کردند بعد از اینکه صفه ی اول درس بعدی ک صفه ی 63 بود را خواندند و صفه ی بعدرا استاد هر یک ایه ایه میخواندند و بچه ها تکرار میکردند برای اینکه روخوانی بهتری داشته باشند بعد از این کار استاد روخوانی را از بچه ها پرسیدند چند بار کل صفه را پرسیدن در بار های چندم چون بچه ها حواسشان نبود همان اشتباه های قبلی بچه ها را تکرار کردند و دوباره 2 صفه ی بعدی که معنی کلما بود را پرسیدند و در اخر کمی در مورد امتهان گفتند

زنگ سوم تاریخ

به نام خدا

آقای مدنی ابتدای کلاس شعر های شاهنامه را خواندند

گرانمایه جمشید فرزند او 💙 کمر بست یک دل پر از پند او
بر آمد برآن تخت فرخ پدر 💙 به رسم کیان بر سرش تاج و زر
کمر بست با فرشاهنشاهی 💙 جهان گشت سرتاسر اورا رهی

در ادامه آقای مدنی گفتند بزرگترین خدا ی آنها اهورا مزدا و سرزمینشان گیتی است ومی گفتند عالمی به نام مینو وجود دارد.

جمشید ۳۰۰سال عمر کرده و ضحاک پدرش مرداس است و در غرب پادشاهی میکرده است

تکلیف :همه ی فعالیت های درس ۲۰ حل شود و آمادگی قبل از هر جلسه برای پرسش و امتحان از درس های ۱۷،۱۸،۱۹ است.

چهارشنبه زنگ اول ادبیات فارسی ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

                                                                                  (بسم الله  الرحمن الرحیم)

آقای مجیدی به محض اینکه وارد کلاس شدند قوانین ازمون را گفتند،گفتند که یک مصرع میدم شما باید ادامه ی آن را بنویسید و یک جمله هم گفتند میدم و شما باید نقش های آن را پیدا کنید.خلاصه امتحان را دادیم خیلی سخت بود.بعد امتحان آقای مجیدی امتحان را برسی کردند و همی بچه می‌زدند تو سر خودشان و در آخر هم زنگ خورد همه رفتند بیرون.

                                                                            (خداحافظ تا یک مستند سازی دیگه.)