فیزیک زنگ آخر ، 28 بهمن ماه

به نام خدا
امروز استاد صیاد زاده تکالیف کتاب کار را چک کردند. پس از ان مقاله های هر گروه را دیده و تایید کرده اند.
سپس پس از کلی زمان که سر این که چه گروهی ارایه بدن ، گروه چهار برای ارایه اماده شدند.
مهمترین ویژگی انرژی باد و خورشیدی ، تجدید پذیر بودنشان است.
موضوع گروه یک انرژزی باد و خورشیدی است. انرژی خورشیدی از نور و گرمای خورشید که قسمتی کمی از ان به ما می رسد تولید می شود. ( قسمتی نور  و گرما را اتمسفر دفع می کند ). همه ی این برق با استفاده از سلول های خورشیدی امکان پذیر است.
انرژی باد از طریق باد است که توربین را چرخانده تا انرژی الکتریکی تولید شود. بدی های انرژی باد فضا ی زیادی است که اشغال می کند و صدا بد آن است . به محیط زیست هم آسیب می رسانند. مثال پرنده در حال پرواز با توربین برخورد می کند.
بعد از همه فیلم های گروه سه که درمورد سوخت های فسیلی بود را دیدیم. نفت را به چیز های زیادی تبدیل می کنند، مانند : بنزین ، گازئیل ، مازت ، نفت سفید ، نفت کوره و . . ..
با تشکر

زنگ اول علوم 22 بهمن

با سلام

امروز مثل جلسه گذشته ادامه درس جدید را خواندیم و سپس استاد میگفتند که 5 دقیقه وقت دارید که این قسمت را بخوانید که به همین صورت صه صفحه را خواندیم و از هر صفحه که میخواندیم میگفتند که از هر ردیف دست بگیرید که داوطلب شید که بیاید و ازتون سوال بپرسم و هر سوال 1 نمره بود که اقای افسری ثبت میکرذند اما اگر نمیتوانستیم هم جواب دهیم منفی میگرفتیم و یا اگر نصفه جواب میدادیم نه منفی میگرفتیم و نه مثبت که از جمله خودم خنثی شدم و نه منفی گرفتم ونه مثبت درمورد ساختار بدن ما و اندامک ها کنداتور و گلژی و . . . .  و در اخر تصاویری را بر روی دیتا شو گذاشتند و مقدمه گیاهان را گفتند سپس گفتند که برای تکلیف امروز یک ازمون داخل هم کلاسی قرارر میدهند که از درس 1 تا 8 امتحان است گفتند خیلی خوب مطالعه کنید که کمک میکند برای امتحان جامع چهارشنبه.

زنگ چهارم مطالعات اجتماعی ۱۴۰۲/۱۱/۱۴

به نام خدا

آقای دوستی ابتدا پس از وارد شدن گفتند ۱۰دقیقه درس ۹ را مطالعه کنید و سپس آقایان پناهنده معصوم نیا و حسینی به سوالات آقای دوستی جواب دادند واز ۲۰نمره گرفتند .

و سپس آقای دوستی روی تخته توضیح دادند و نقشه ی ذهنی کشیدند و سپس می خواندیم و سوالات را آقای دوستی می گفتند و نکته هارا خط می کشیدیم .

تکلیف:پرسش درس ۹ و درس۱۰ تاجایی که درس دادند

۱۴ بهمن شنبه زنگ اول زندگی حسین جان نثاری

استاد گفتند از برگه دفتر چه یاد داشت ۱ برگه بکنید در ان برگه قرار بود استاد ۲ سوال بگویند اول سوال ۱ را گفتند و گفتند می بینید که سوال بعدی چقدر به سوال بعد ربط دارد سوال اول این بودکه هر کس از نظر خود موفق ترین کسی که می شناسند کیست بچه ها دست گرفتند و استاد از همه پرسیدن بعضی از گزینه های بچه ها پیامبر یا ۱۴ معصوم بود البته باید دلیل هم می اوردند بعد از این سوال ۲ این بود که شما جای همان موفق ترین کس هستید و به گذشته برگشتید و رئیس جمهور یک کشور مثل ایران هستید وزیر شما از بحران برای شما می گوید شما برای رفع از ان یا باید نیروی نظامی کشور یا پزشک های کشور خود را اخراج می کردید کدام را انتخاب می کنید البته استاد برای اینکه حواس بچه ها پرط نشود گفتند صندلی ها را بچرخانید و نصف کلاس پزشک و دیگری پلیس و هر دو گروه با هم بحث کردند اخر کلاس استاد گفتند هر دو مهم است ۲ نعمت است که ارزش ان ها نزد مردم ناشناخته است سلامتی و امنیت

شنبه زنگ حساب ۷ بهمن

آقای یادگاری کلاس را ادامه دادند و کتاب ریاضی را تدریس کردند و درباره رمز گذاری عدد اول حرف زدند گفتند هر نفر که بتوتند یک عدد اولی که ۳۰۰ رقمی به بالا پیدا کند پولی دریافت میکند که برای تمام عمر بس است چرا که شرکت های بزرگ برای رمز گذاری اطلاعاتشان رمز های بزرگ که رمز گذاری نشود نیاز دارند پس از این صحبت ها استاد خیلی سبز را تدریس کردند وقتی زنگ خورد تمام بچه ها با صدایی بلند جیغ خوشحالی سر دادند و میخواستند بروند بیرون که آقای یادگاری نگذاشتند و پس از چند دقیقه اجازه خروج را صادر کردند

فیزیک شنبه6ابان ماه

اقای صیادزاده بعد از سلام کردن گفتند یادتان است که اول سال دفترم که برای شما مثبت هاو منفی هارامی گذارم پرمی شودوالان ترم اول پر شده است ونتیجه اش رامی بینیدواما الان که ترم دوم شروع شده است دیگر راه و روش من رامی دانیدوباید سعی کنید جدول خودتن را پراز مثبت کنید .پس از پایان این صحبت های استادتکالیف هفته ی پیش را دیدند.

عده ای از دانش اموزانی که به اعتکاف رفته بودند این تکلیف را نوشته بودند واستاد به انها فرصت داد تافردا تکمیل کنند. استاد دوباره توضیحی دررابطه با این تکلیف دادند.

درپایان استاد جوایز معتکفین را اهدا کردندوخاطره ای از اعتکافشان که در سال 78رفته بودندبیان کردند.ایشان تکلیف پانزده صفحه ای را در ایام اعتکاشان انجام دادند.و معتکفینی که تکیفشان را انجام نداده اند دلیل قانع کننده ای نداشته اند.

 

 

 

سه شنبه زنگ زندگی12دی

استاد وارد کلاس شد.استاد اقای دوستی به ما کارداریم شامل امتحان ایرادات برنامه روز مادرو….

ماهمه ایرادات ان روزراگفتیم مثلا گفتیم مجری که درباره ی مادر حرف میزد  پزیرایی  تزعینات و….

بعداستاد درباره ی انتحان اخری که اتحان تفکروسبک زندگی است تعریف کرد وگفت امتحانش خیلی سخت است.

اتحان خیلی ربطی به کتابتان نداردوبیشتر ربط به حرفهایی که سرکلاس زده ایم داردوازهمه مهم تر سوال های که درزندگی روزمره اتفاق افتاده می اید که اصلا ربطی

به کتاب ندارد. بعدهمه فکر کرده ایم استاد امتحان را می گیرد که استاد ناگهان مهربان شدوامتحان رانگرفت.

علوم زنگ اول ۱۶بهمن

باسلام خدمت دوستان در امروز ابتدای کلاس آقای فیروز نیا به ما گفتند که به سالن پایین برویم و به صورت یک داستان برای ما درس را توضیح دادند. یاخته های بدن ما را همانند یک کارخانه توضیح دادند که در ابتدا میتوکندری انرژی شیمیایی را تولید و پخش میکند(به کارخانه که در ابتدا کار خود باید کلید برق را بزند) و به همین ترتیب گلژی که مانند کارمندی است که بسته بندی میکند لیزوزوم که چک میکند که این مواد به درد میخورد یا خیر و …. گفتند سه تا منابع در ما وجود دارد آب غذا و در آخر مواد زائد شکل آن را میتوانید ببینید:

https://uploadkon.ir/uploads/7c2906_24CamScanner-۲۰۲۴-۰۲-۰۶-۱۹-۰۴.jpg

سپس به کلاس رفتیم و تکالیف هفته پیش را چک کردند و از ۲۰ نمره نمره را در همکلاسی ثبت میکردند.و در آخر کلاس هم یک جزوه گذاشتند که از روی آن شروع به خواندن کردیم و قرار شد که در زنگ سوم علوم از جزوه پرسیده شود.ازمونی نیز در همکلاسی می‌گزارند که باید پاسخ داده شود.

دوشنبه ۹ بهمن ماه، زنگ سوم.

سلام دوستان. من امیر محمد سعادتمند فرد هستم و خیلی خیلی خوش امدید به مقاله امروز بنده. دوشنبه مصادف با ۹ بهمن ماه ۱۴۰۲، استاد یادگاری عزیز به کلاس امدند و خیلی سرحال حضور و غیاب رو انجام دادند. بعد از حضور و غیاب استاد یادگاری، استاد آمدند و چند سوال کتاب را با برنامه ای که روی دیتاشو نشان میدهند، انجام دادند. بعد از همان چند سوال، استاد یادگاری به دیدن تکالیفی که داده بودند، پرداختند و شروع کردند به دیدن و چک کردن تکالیف. متاسفانه در روز دوشنبه نسبتاً تکالیف انجام نشده بالا بود و بچه ها به دلیل اینکه (بلد نبودما،،کامل یاد نداده بودینا…..)به استاد یادگاری تکالیف رو نشان نمیدادند و یا با ناقصی زیاد، نشان میدادند. خلاصه دوستان بعد چک گردن تکالیف، استاد یادگاری یک چیز جالب به ما یاد دادند و بعد از آن استاد شروع کردن به دیدن تکالیف کتاب کار. کتاب کار را استاد نتوانستند که تکالیف همه بچه ها را ببینند ولی توانستیم که تا دو صفحه را با استاد سر کلاس حل کنیم. بعد از آن هم، همان طور که گفتم به خاطر زنگ ما فقط تا صفحه دوم تکالیف کتاب کار را انجام دهیم و بعد از آن زنگ خورد و همه بچه ها با خوشحالی به سمت خانه هایشان رفتند.

دوشنبه 16 بهن ماه، زنگ چهارم.

سلام به همه شما، دوستان عزیز و گرامی. من امیر محمد سعادتمند فرد هستم و خیلی خیلی خوش آمدید به این مقاله از بنده. امروز دوشنبه، شانزدهم بهمن ماه، از روز هایی بود که ما با استاد یادگاری 1 زنگ کلاس داشتیم. استاد یادگاری وارد کلاس شدند. استاد اول از همه یک حدیث بسیار زیبا گفتند. بعد از آن استاد یادگاری شروع کردند به حضور و غیاب کلاسی.بعد از آن، استاد فرمودند که کتاب های ریاضی را باز کنیم. بعد از آن استاد گفتند برای کسانی که کتاب هایشان فنری است گفتند: کتاب تان باز باشد( منظورشان هر دو طرف بود). استاد در حین این که بچه ها سر تابلو میرفتند و سوالی را حل میکردند، کتاب های آنها را هم ملاحظه میکردند. همینطور گذشت تا وقتی که به سوالاتی رسیدیم که پای تابلو یی نبود و فقط باید جواب میدادیم. همینطور که خواندیم کم کم به سوالات ب.م.م و ک.م.م رسدیم. وقتی که داشتیم از روی آنها فقط میخواندیم، متوجه شدیم که چند تا از بچه ها در حل سوالاتی مثل ب.م.م و ک.م.م مشکل دارند. استاد یادگاری شروع کردند به مرور خیلی جزیی ولی مفید. بعد از مرور استاد، چند صفحه از کتاب کار را حل کردیم و بعد از آن زنگ مدرسه هم خورد و….تا مقاله دیگر، بدرود.