هشتم بهمن ماه زنگ هنر

به نام خداوند جان آفرین             در ابتدای استاد آقای علیخاصی فرمودند که موضوع درس امروز راجع به مگاپیکسل هست ، مگاپیکسل چیست؟به جزییات عکس که خیلی ریز هستند و فقط در صورتیکه عکسی را خیلی زوم کنیم قابل دیدن هست که به شکل مربع می‌باشد و هر قدر تعداد این مربع ها بیشتر باشند یعنی کیفیت عکسهای دوربین بهتر است یا عکسها وکتور هستند که نمایش خیلی چیزهای ساده مثل دایره و مربع را دارند و هر قدر ، روی آنها زوم کنیم مربعی دیده نمیشود مورد بعدی که در مورد آن آموزش دیدیم این بود که وارد سایتی شدند و لوگوهای متفاوت را زدند که یکی از آنها لگوی امنیت بود که به شکل سپر ، چه در زمان قدیم و چه در زمان حال ، به شکل سپر بود ، در ادامه از ما خواستند که برای مدرسه ی خودمان بگویید که چه لوگوهایی مورد نیاز مدرسه است که این لوگوها عبارتند از لوگو برای باغچه های زندگی، لوگوی دوچرخه ها و برای کلاسها و دستشویی و جای ماژیک های کلاسها و ۰۰۰ تکلیف اینست که از همین مواردی که گفتید ، پنج تا از آنها را بکشید

فارسی زنگ چهارم سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد آمدند و اول گفتند برای فردا تکلیفی نداریم.بعد بخش اول درس ده (کلاس ادبیات)را شروع کردیم و از آن امتحان یونانی گرفتند و استاد اگر لحن یا کلمه ای را ک ه اگر بچه ها اشتباه می خواندند استاد درست آن را می گفت.

استاد بعد توضیحی درباره ی نویسنده یعنی آقای نیما یوشیج (علی اسفندیاری) دادند و درباره ی آفریدن نوع جدید شعر و یوشیج دادند و سپس گفتند اسم های شاعر ها توضیحی دادند مثل حافظ.سعدی.خیام و… .

سپس کلمات سخت را معنی آن ها را گفتند و بعد جمله ای روی تابلو نوشتند و بچه ها برای نقش یابی جمله دست گرفتند و فقط سه‌نفره جواب درست دادند‌.

بعد رفتیم سراغ روخوانی بخش دوم درس را انجام دادیم و درباره معنی کلمه ها و شعر ها را گفتند و سپس نوع سوال کردن را آموزش دادند:

چه چیزی را……برای چه……..چه چیز…….چرا

مراحل تشکیل سوال از قدیم بوده است.

روز یکشنبه اول بهمن ماه زنگ اول درس هنر

به نام خداوند جان و خرد در ابتدای ورود آقای علیخاصی یعد از سلام و احترام  فرمودند که موضوع مورد بحث امروز لوگو هست ، ایشان فرمودند لوگو به سه چیز بستگی دارد ،ابتدا اسم ، دوم شکل و در آخر هم به رنگ بستگی دارد مثلاً علامت کله پزی ها به سه رنگ سبز و صورتی و آبی هست چون از دور هم قابل دید باشند ، یا اینکه استپ که سبز رنگ است،  از ما هم خواستند که برای تکلیف جلسه ی بعد لوگوی ده تا شرکتهای دنیا را بکشیم و همراه خود داشته باشیم همچنین فرمودند که داخل همکلاسی چند لوگو برای ما به نمایش می‌گذارند و ما باید از عددیک تاعدد ده به آنها بر مبنای قدرتی یا خودمانی امتیاز بدهیم لازم به تذکر هست که منظور از قدرتی همان رسمی می‌باشد مانند بانکها در نهایت تشکر میکنم از دوستان عزیز که این مطالب را مطالعه می‌فرمایید

 

 

 

 

 

 

 

 

فارسی زنگ ۴ سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۶

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد آمدند.بعد گفتند امتحان چهارشنبه هفته آینده تا درس ده است.و فردا چهارشنبه امتحان روخوانی داریم از درس هشت تا ده به جز قصه های مجید و تمرین کنید که آماده باشد.

سپس درس را شروع کردیم و شروع کردن فعل اسنادی یا جمله اسنادی را توضیح دادند.در جمله اسنادی چیزی را ویژگی می دهند.به ویژگی مسند نیز می‌گویند. فعل های اسنادی این ها است:

۱.سلطان همه فعل ها:است

۲.بود

۳.شد

۴.گردید

۵.گشت.

سپس رفتیم برای کار کردن و تمرین اول استاد گفتند جمله های اسنادی صفحه اول درس هشت را پیدا کنید سپس رفتیم سراغ درس هفت و بیت اول دری دوم باید مسند هایش را پیدا می کردیم بعد گفتیم و هر کس دریت می گفت مثبت می گرفت د همین طور برای بیت آخر درس هفتم اتفاق افتاد.

سپس استاد جزوه ی درس را گفتند وما نوشتیم.

برای چهارشنبه  هم فقط همان آزمون رو خوانی را داریم.

 

 

قرآن کلاس هدف ۱۴۰۲/۱۱/۳

استاد اول وارد کلاس شدند و گفتند ترم دوم را با یاد خدا شروع می‌کنیم و حضور و غیاب کردند گفتند که در این ترم تغییراتی خواهیم داشت گفتند ترم قبل برای بهبود روخوانی و روانخوانی است و برای این ترم وارد ترجمه و مفاهیم می‌شویم و از صفحه‌ی ۶۷ شروع کردند پیام قرآنی را خواندند و ترجمه کردند و فعالیت های آن را حل کردند و درس جدید را آغاز کردند و سوره‌ی اسراء را شروع کردند و آن را با بچه ها همخوانی کردند و بعد ترجمه ی آن سوره را به بچه ها گفتند که آیه به آیه ی آن را بخوانند و ترجمه کنند بعد گفتن تمرین های آن که شامل معنی کردن کلمه و عبارت بود را حل کنیم و پیام قرآنی به ما گفتند که بگوییم  و بعد آن مشق را گفتند که از صفحه ی ۲۸۰ تا ۲۸۵ قرآن کامل را تمرین کنیم و روی آن بسیار تاکید کردند و بعد آن یک ویدیو‌ی صوتی درباره ی قرآن را برای ما پخش کردند و بعد به ما مراحل ارتباط با قرآن را گفتند
۱)خواندن              ۲)فهمیدن               ۳)استفاده در زندگی
و بعد گفتن  یکی از راه های بهتر کردن فهمیدن طهارت است که طهارت یعنی حواس خودمان به خودمان باشد و بعد برگه‌ی امتحان ترم را که از ۱۰ نمره بود به بچه ها دادند

زنگ فناوری 2 بهمن (هفتم هدف)

به نام خدا

امروز وقتی که اقای اخوان وارد کلاس شدند گفتند کتاب فناوری را باز کنید و پودمان جست وجو

و جمع اوری اطلاعات را بیاوریدو از روی ان بخوانید یکی از بچه ها داوطلب شد و کتاب را خواند

و به کار کلاسی که رسید بخش جمع اوری اطلاعات درباره یک موضوع را که خواند گفت  این موضوع دو فرض دارد و هر کدام را خواند وبعد گفت جمع اوری اطلاعات 4 گام دارد وبه ترتیب گفت:

1-شناخت موضوع

2-انتخاب منابع وجمع اوری اطلاعات

3 – ومستند سازی اطلاعات

4-ارائه و اشتراک گذاری اطلاعات

وبعد هرکدام را توضیح داد 

بعد اقای اخوان انواع مرورگر را گفتند واینکه با نرم افزار گوگل چطوری می توان کار کرد

بعد هم یک تکلیف دادند تکلیف از این قرار بود که ما باید با یکسری محدودیت ها یک مکان را انتخاب

کرده وبعد بگویید که چند روز می خواهید بروید و بقیه ارکان سفر را مشخص کنید

( در ضمن سفر حد اکثر باید سه روز باشد )

راستی تکلیف هم با گروه های هم درس هستش

با تشکر

علی کفعمی

ازمون زندگی گروه ۴

ازمون زندگی از ۲ بخش کتبی و عملی تشکیل شده بود امتحان اول که کتبی بود و از ۴ سوال تشکیل شده بود و وقت ان ۴۵ دقیقه بود همه ی بچه تا برگه را گرفتند گفتند این امتحان خیلی سخت است و ما نمی توانیم بنویسیم اما این امتحان فرق می کرد در این امتحان میتوانستیم دفتر را باز کنیم البته کسانی هم بودند که دفتر زندگی را نیاورده بودند و بیچاره شدند سوال اول این بود که ۶ ابان در کلاس چه اتفاقی افتاد البته کسانی هم که ان روز غایب بودند نمی دانستند چه کار باید کرد اما اقای دوستی گفتند نباید ان روز غایب می کردید اما شما ها به جای ان روز یک روز دیگر را بنویسید البته نمره ی کامل را هم نمیگیرید وقت تمام شد و استاد برگه ها را گرفتند بعد از استراحت همه در سالن جمع شدیم اقای دوستی درباره بخش دوم امتحان گفتند این امتحان گروهی است و این امتحان شبیه یک بازی بود در این امتحان هر کس باید ۱ نقش یا گروه هایی که ۴ نفره بودند یک نفر ۲ نقش را انتخاب میکرد نقش ها کاتب فرمانده مذاکره کننده حساب دار و سخن گو بود نقش کاتب این بود که اتفاقاتی که می افتد را بنویسد اما اتفاقات مهم. مذاکره کننده وسایلی که برای امتحان نیاز داشیم را میخرید فرمانده نظارت بر کار های اعضای گروه حساب دار برسی دخل و خرج سخن گو اگر با استاد کاری داشتیم یا راهنمایی که با کثر امتیاز بود را از استاد می پرسید و هر فرد فقت وظیفه خود را باعمل میکرد مثال اگر کس دیگری به جز سخن گو از استاد سوال می پرسید ان گروه منفی میخورد
در این امتحان امتیاز هایی که از اول سال جمع کرده بودیم و امتیاز های غرضی که ۱۵۰ تا بودند جمع شده بود و مثل پول بود اول به ما یک برگه دادند از اول باید یک قلمرو می خریدیم که گروه ما گران ترین ان ها را خرید بعد ان به ما یک برگه دادند که در راهنمایی هایی که در برگه بود ما می توانستیم برگه دوم را پیدا کنیم که در ان به گفته بود گه باید چه کار کنیم بعد از تمیز کردن قلمرو و انجام دادن کار ها ی در برگه باید وسایلی که خریده بودیم را می فروختیم تا امتیاز های خرج شده جبران شود البته هیچ یک از گروه ها نتوانست از امتیاز های اولیه گروه خود امتیاز بیشتری جمع کند

امتحان زندگی

روزامتحان فرامی رسد.اول نوبت امتحان کتبی بود.به م برگه های امتحانی رادادند.اولین سوال این ود که می فتند در تاریخ 6 ابان کلاس زندگی چی کارکردیم؟

بعداین سوال مربوط به این بود که کسی این سوال رامی تواندحل کندکه دفتر زندگی اش کمل باشد.

بعدازامتحان کتبی امتحان شفاهی شروع شد.امتحان را اقای دوستی توضیح دادند.امتحان گروهی بود. درهرگروه هریک نقشی داشتند.مثلا من در گروه نقش کاتب بودم.سیرانی نقشش فرماندهبود.صفری نقشش سخنگو بود.داوری نقشش حساب دار بود.رضایی نقشش مذاکره کننده بود.

بعدکه نقش ها مشخص شدبه هر گروه یک داستان دادندوان دستاناداه داشت که ما باید اطلاعاتیدر این داستان پیدا می کردیم که ادامه ی داستان بود یعنی رمز راپیدا میکردیم وبرگه ی گروهخودمان را پیدا کنیم.

بداز این مرحله به مرحله ی بعدرفتیم.مرحله ی بعد این بود که با 150 سکه ای که داریم برای تزین کلاسمان وسایلی بخریم.

بد که وسایل راگرفتیم برای تزئین کلاسمان تلاش کردیم.

اخر کاراقای دوستی به ما گفتند مستند ساز امروزرا انجام دهیم وبرای امتحان نمره داردوتا امرو وقت دارید.

پنجشنبه، 28 دی، امتحان زندگی

سلام دوستان. من امیر محمد سعادتمند فرد هستم. امیدوارم از مستند سازی امروز بنده لذت ببرید.امروز پنجشنبه، 28 دی ماه، ساعت 8 صبح، بعد از پخش زیبای سوره ایت الکرسی، آقای دوستی برگه های امتحانی کلاس مسیولیت را دادند. امتحان امتحانی نسبتا آسان بود و راحت میشد به سوال ها جواب داد. حالا بحث مهم را بزنیم، یعنی امتحان دوم که از دید من مثل بازی زندگی بود را. امتحان خیلی عجیب بود…میدانید…هر کدام از بچه های گروه، کاری بر عهده شان بود. مثل یکی کاتب بود..یکی فرمانده بود..یکی حسابدار بود و….بدین ترتیب ما باید سکه های خود را زیاد میکردیم و کار های دیگر…برای مثال یکی از بهترین کار هایی که داخل این امتحان کردیم، معامله یک سری چیز ها بود. برای مثال ما خودمان قیچی را 5 سکه خریدیم ولی وسط امتحان میتوانستیم آن را 10 تا 15 سکه به فروش بگذاریم.
اما مهم ترین چیز داخل این امحان از نظر من این بود که، ما همان اول کار باید یک منطقه را میخریدم….یعنی به صورت دیگر میخریدم تا بتوانیم در آنجا کار هایمان
را انجام دهیم. ما میتوانستیم یک جایی را با قیمتی بخریم. برای مثال ما یعنی گروه 2 مسیولیتف همان کلاس خود را به قیمت 5 سکه خریدیم و 25 سکه به استاد دوستی فروختیم. امیدوارم از کار من لذت برده باشید. خدانگهدار.

امتحان زندگی ترم یک

به نام خدا
در این امتحان ما در اول آمدیم و مانند امتحان های دیگر نشستیم و یک برگه دادند و ما پر کردیم بعد از آن کسی به خانه نرفت بلکه همه مانند تا بخش دوم امتحان که 15 نمره داشت را ببینند. امتحان اینگونه بود که ما دوباره طبق گروه بندی قدیمی خود می شدیم و موقعیت مکانی ای را می خریدیم و  باید یک معما را حل می کردیم معما اینگونه بود که ما باید برگه ای که مال گروه خودمان بود رامی رفتیم و دنبالش می گشتیم و وقتی آن را پیدا می کردیم آن را بر می داشتیم و معما را می خواندیم بعد از آن یکسری کار در آخره برگه 4 از ما خواسته شده بود مثل تایپ با ورد و یا ادامه دادن متن و یا توضیح دادن در باره مسئله تکبر و غرور، و ما باید این هارا  را توضیح می دادیم این امتحان یکی از عجیب ترین امتحان هایی بود که من تا حالا داده ام نظر شما چیه؟؟؟